zary :)



 

 

 

بی دوست شبی نیست که دیوانه نباشیم
مستیم اگر ساکن میخانه نباشیم

ما را چه غم ار باده نباشد، که دمی نیست
از عمر که با نالۀ مستانه نباشیم

سرگشتۀ محضیم و در این وادیِ حیرت
عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم

چون می نرسد دست به دامان حقیقت
سهل است اگر در پی افسانه نباشیم

هر شب به دعا می طلبیم اینکه نیاید
آن روز که ما در غم جانانه نباشیم

#مهدی_اخوان_ثالث


این چه وضعشه آخهindecision

 

کم کم داریم هفته ای یک روز میریم مدرسه

کلا 8 جلسه فیزیکمون پرید. ریاضی مون رفت

 

درسا عقب افتاده /:

 

خیر سرمون پسفردا کنکور داریم کسی نمیاد بگه شما سه سال پیش این همه تعطیلی بهتون خورد.

 

اه

 

اعصاب ندارمangry


از دبیرستان متنفرم.

 

نه به خاطر درس های زیادش.

نه به خاطر استرس کنکورش.

 

نه به خاطر دوستایی که دیگه همکلاسیم نیستن.

 

فقط به خاطر یه چیز.

 

دلی که تو راهنماییم ، توی سالن مدرسه جامونده.

 

دیگه کسی نیست که به خاطرش کلاسا رو بپیچونم

دیگه کسی نیست که با بی تفاوتی نگاه ازم بگیره

نیست.


هعی.

 

فکر می کردم دیدار اولیا مدرسه قبلیمون سه شنبه اس.

می خواستم برم ُ نشد که نشد

بیام دادم یکی معلمام بعد فهمیدم کنسل شده.laugh

البته سه شنبه هفته بعدم نمی تونم برم.sad

 

crying اخه چرا؟؟؟

دلم براش تنگ شدهcrying

 

اگه شانس عالیه منه ُ امتحانا دی ماه هم اونا رو تعطیل می کننindecision

 

از اون که بگذریم دیدار اولیا  خودمون شنبه اشfrown

خدا به خیر بگذرونه

 

 

 


وایییییییییییییییی خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

 

چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

این چه وضعشه؟؟؟؟

 

بچه های سومالی هم یکی دوهفته قبل امتحانا ترم تعطیل می شن. اون موقع ما مثل اسکولا باید بریم مدرسهindecision

 

تازه گفتن لطف کردیم خود روز  امتحان و تعطیل کردیم به همین خاطر بیشتر امتحانا رو انداختن پشت سر هم.

مثلا کل فیزیک و بشینیم تو یه روز بخونیم /:

 

چرا اندازه پای مورچه درک و شعور ندارن اینا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اهangry

 

 


 

دقت کردین کلا یه سری دبیرا بسیار جدی و نچسب هستن ؟

 

دریغ از یک لبخند!  

 

مورد داشتیم ازشون سوال پرسیده و  ایشون جواب دادن :" نمی دونم! /: "

 

طرف یکم چپ چپ معلم و نگاه کرده و ایشون گفتن :" مشکلیه که نمی دونم ؟indecision "

 

البته ممکنه یه وقتایی یه چیزایی رو معلم اطلاع نداشته باشه ولی نه این که بدونند و نخواند بگن /:

 

خلاصه. دلیل این که اسم این پست و گذاشتم تعجب فراوان به این خاطره که یکی از همکلاسی هام به خاطر اخلاق خوش (!!!) ایشون بسی دوستشان می دارد به طوری که یه روز مستقیم تو روی معلم گفته :" خانوم ، من روتون کراش دارم! " 

 

و شگفتا که معلم جدی ما ایشون و بغل کردند.

 

( بگذریم که هنوز یه سری بچه های نسل خودمون معنی کراش و نمی دونند ، و ایشون می دونستند! )

 

شاید به نظرتون بی مزه بیاد ولی من هنوزم که هنوزه در حالت تعجب به سر می برم.frown


خب.

 

اگه که پست دیدار اولیا با دبیران » رو خونده باشین می دونین که می خواستم برم مدرسه قبلیمون ، معلم هامو ببینم.

 

اما خب.

 

هر سال بچه ها همزمان با امتحانای ترم  ، مدرسه هم میومدند (دوره اول) و اصولا دوره دومی ها که تعطیل بودند یه سری میومدند مد قبلیشون.

 

و الان با توجه به شانس عالی من ، اون مدرسه خود امتحانا تعطیل اند ، حتی یک هفته قبل امتحان هم تعطیل اند ( درصورتی که ما فرجه یک هفته قبل و نداریم )

 

خب

گویا باید یه زنگ بزنم ببینم کی دو تاشون باهم مدرسه ان و البته من امتحان ندارم -_-

 

خدایا فقط منتظر بودی ما از اون مدرسه بریم بعد اون جا رو گل و بلبل کنی ؟؟؟

مرسی.

 

 


می شه یکی کمک کنه !

 

امسال مثلا به خودم قول داده بودم مثل آدم بشینم درسامو بخونم ولی هنوزم که هنوزه ساعت ۹ شب تازه لای کتابو باز می کنم

 

نمی رسم بخونم

حجم درسا خیلی زیاده.

 

انگیزه ای هم ندارم.

حتی برای درسایی که دوست دارم ، مثل زیست و ریاضی

 

می خوام خودمو خفه کنم.

هرچی به خودم می گم ، گم شو برو درست و بخون . آخرشم نمی رم.

یجوری سر هم بندی می کنم بره.

 

کسی پیشنهادی نداره عایا ؟!؟!؟!


 

اومدم اطلاع بدم تا پایان امتحانات دی ماه بنده نمیام انشا الله.

 

نظر خواستید بذارید خوش حال می شم.

 

انشا الله همه امتحانا رو خوب بدن.

 

( البته شاید اگه رفتم مدرسه قبلیمون یه پست بذارم شاید)

 

خوش باشید.

 

پیشاپیش یلداتون مبارک  laugh

 

 

 


خب.

 

اگه که پست دیدار اولیا با دبیران » رو خونده باشین می دونین که می خواستم برم مدرسه قبلیمون ، معلم هامو ببینم.

 

اما خب.

 

هر سال بچه ها همزمان با امتحانای ترم  ، مدرسه هم میومدند (دوره اول) و اصولا دوره دومی ها که تعطیل بودند یه سری میومدند مد قبلیشون.

 

و الان با توجه به شانس عالی من ، اون مدرسه خود امتحانا تعطیل اند ، حتی یک هفته قبل امتحان هم تعطیل اند ( درصورتی که ما فرجه یک هفته قبل و نداریم )

 

خب

گویا باید یه زنگ بزنم ببینم کی دو تاشون باهم مدرسه ان و البته من امتحان ندارم -_-

 

خدایا فقط منتظر بودی ما از اون مدرسه بریم بعد اون جا رو گل و بلبل کنی ؟؟؟

مرسی.

 

 

 

راستی تا یادم نرفته.

 

قرار بود یه سری امتحانا مثل زبان و دینی و ادبیات و دفاعی و اینا رو خارج از اون چند روز تعطیلی بگیرن یکم از فشردگی کار کم شه.

گویا اداره عزیز گفته نه!!!  همه مدارس باید تو همون تاریخی گفتیم امتحان بگیرن.

و این گونه شد که به فنا رفتیم :))))

 


 

اومدم اطلاع بدم تا پایان امتحانات دی ماه بنده نمیام انشا الله.

 

نظر خواستید بذارید خوش حال می شم.

 

انشا الله همه امتحانا رو خوب بدن.

 

( البته شاید اگه رفتم مدرسه قبلیمون یه پست بذارم شاید)

 

خوش باشید.

 

پیشاپیش یلداتون مبارک  laugh

 

 

 


سلام

دوستان گل گلاب !

خب.

گرچه هنوز سه تا امتحان ترم دیگه هم داریم ولی سختاش تموم شد.

 

کلا خیلی اتفاقا افتاد که مهم ترینش همون شهادت سردار بود.

 

تسلیت.

 

از اون که بگذریم این چند وقته عجیب به شهیدا علاقمند شدم.  نمی دونم چرا. شاید اینم مثل بقیه حس هام زود گذر باشه ولی تا هست فقط می تونم بگم حس عجیب و قشنگیه.

 

گاهی اوقات از خدا می خوام بمیرم ولی وقتی به اعمالم نگاه می کنم با خودم می گم " تو خجالت نمی کشی با این وضع افتضاحت؟ "

 

این چند وقته همش حس می کنم زود باید بمیرم. همین.

 

هوف

 

و این که طبق همون شانس عالی من به هیچ عنوان نشد برم مدرسه قبلیمون و به شدت دلتنگم

همیشه سعی داشتم فراموش کنم این حس ها رو و هیچ وقت نشد.

فقط می تونم بگم یکی از امن ترین احساسات دوست داشتن یه معلمه.

 

گرچه همون معلم همیشه بهم می گفت عشق اصلی باید خدا باشه

قبول. ولی سخته!!!!  

 

انشا الله کارنامه درخشان ( پوزخند ) من اومد می ذارم لاقل درس عبرتی برا خودم باشه که انقدر شب امتحانی نخونم.

 

و در آخر. امیدوارم هممون یه روزی عاشق خدا باشیم.

 

پ ن : اللهم الجعل عواقب امورنا خیرا

 


خب .

 

یک عدد معلم جوان دهه شصتی ، دارای دکترای زبان و تدریس در دانشگاه ایران و خارج

دارای اخلاقی منحصر به فرد و خاص که قلق داره و ما بعد یک ترم هنو نفهمیدیدم دقیقا چشه.

و اما ماجرای امروز که اصلش بر می گرده به ماجرای دیروز :)

((ادامه مطلب))

 

ادامه مطلب


سلام علیکم.

خب گفته بودم کارنامه مو می ذارم که درس عبرت بشه برا بقیه که شب امتحانی نخونن

ولی خب الان بد آموزی داره

فقط می تونم  بد ترین نمره ام که مربوط به شیمی می شه بذارم در س عبرت بگیرین :)

مستمر 20

پایانی 17.5

کل 18.5

 

خلاصه این که اصلا شب امتحانی نخونین وگرنه بدبخت میشین :)

 

با سپاس فراوان 

زری

 

 

پ ن : با این که میدونم برا کسی مهم نیس ولی برای این که  حرفم دو تا نشه کسی خواست نظر بذاره عکس کلشم می ذارم.

( شرمنده همه تان)


سلام علیکم.

 

دوستان گل .

یهو تصمیم گرفتم اطلاعاتی رو به زبان ساده درباره نانو منتشر کنم

( برای اطلاعات بیشتر به سایت www.nanoclub.ir مراجعه نمایید )

 

 

 

نانو چیست ؟

 

ابعاد نانو متر در اصل همون 10 به توان 9- متر خودمونه.

 

که موادی که  بین 1 تا 100 نانو متر باشند و مواد نانو می گن

 

!- مواد صفر بعدی ( یعنی همه ابعاد نانومتری اند)

2 مواد یک بعدی ( دو بعد نانومتری دارند مثل نانولوله ها)

3 مواد دوبعدی ( فقط یک بعد در ابعاد نانو دارند مثل صفحات گرافن )

4 مواد سه بعدی ( نانو کامپوزیت ها ) یعنی برای بهبود خاصیت مواد ، مواد نانو متری قاطی شون کردیم یا به مواد بزرگ نظم اتمی بخشیدیم

 

 

خب

حالا چرا ابعاد نانو انقدر مهم اند؟

 

 

در ابعاد نانو خاصیت فیزیکی و شیمیایی مواد تغییر می کنه.

اگه می پرسین که " عدد اتمی ( خود ماده اصلی )  که فرقی نکرده  پس چرا ؟ " 

باید جواب داد که هرچقدر مواد کوچیک تر باشند خب نسبت اتم های سطحی به کل اتم های تشکیل دهنده  افزایش پیدا می کنه


 

طبق عکس همون طور که میبینید درصد اتم ها ی سطحی از 45 درصد به 92 درصد افزایش پیدا کرده ( تصویر مربوط به نانو خوشه هاست . ببینید در ابعاد نانو همچین تغییری داریم چه برسه به مواد بزرگ )

 

 

وقتی اتم های سطحی زیاد می شن ، با توجه به این که واکنش های شیمیایی با اتم های سطحی شروع می شه خب طبیعتا در ابعاد نانو واکنش پذیری ( میل مواد به واکنش دادن با محیط پیرامون ) مواد تغییر می کنه 

به طوری که آلومنیوم به اکسید مقاوم مشهوره ولی وقتی به ابعاد نانو می رسه ( نانوپودر آلومنیوم) به عنوان سوخت موشک استفاده می شه.

 

همچنین خاصیت های فیزیکی هم تغییر می کنه

 

مثلا طلا در حالت عادی طلایی هه. ولی در این ابعاد به رنگ های بنفش ، ارغوانی ، قرمز ، نارنجی و سبز هم دیده می شه :)

 

 

 

دوستان گل فعلا یه کوچولو توضیحات دادم

 

اگر که موافق هستین ادامه بدم بگین اگر هم فکر می کنین که مقالات علمی رو بخونین راحت ترین بگین ادامه ندم.

 

تا درودی دیگر بدرود :)


بی وقفه در ذهنم گذار می کند.

کسی نیست به من بگوید بس کن !؟ بعد از 5 ماه چه می خواهی؟

آخرش شوق دیدارش مرا خواهد کشت.

دیدار کسی که برایش ارزنی مهم نیست.

و من این جا در چه سیر می کنم ؟

آخرش آن بالا سری لبخند می زند و می گوید " دیدی تمام حرف هایت یادت رفت ؟ دیدی هنوز هم قلبت به خاطرش می کوبد."

فراموشش خواهم کرد !!!!

 

 

----------------------------

 

 

سلام علیکم دوستان.

امید وارم کرونا نگرفته باشید :)

 

قراه بچه های مدرسه رو ببرن ورزنه.

سه نفر به علاوه معاونمون خواب دیدن که اتوبوس چپ می کنه می میرن.

به شوخی به بچه ها می گفتم " اگر تضمین می کنید که میمیرم منم میام وگرنه حال و حوصله دست و پا شکسته و قطع نخاع و اینا ندارم."

فقط دعا کنید  اتفاقی براشون نیوفته.

 

فعلا خداحافظ تا سه شنبه

 

 

 

 


سلام.

الان که دارم می نویسم ساعت ۲:۴۳ دقیقه شبه


و فقط دارم فحش می دم به این صفحه گوشی که چرا انقدر نورش زیاده و کم تر از این نمی شه . دارم کور می شم.


از اینا که بگذریم.

 


می دونم شاید برای بعضیا مسخره به نظر برسه.
می نویسم ، شاید کمی خالی شدم .

ادامه مطلب


خب. امروز اولین روز مهمونی بزرگ خداوند محسوب می شه.

امید وارم که هممون یه خونه تی اساسی به این دلامون بدیم.


امسال یکم حال و هوای ماه رمضون فرق می کنه.

به قول یکی از

دوستان "رمضان امسال اما دست‌هایمان بیشتر محتاج دعاست و دل‌هایمان هر لحظه دخیل بسته است برای اجابت؛ سحر و افطارش بوی نیاز می‌دهد، بوی احوال ملتی ناخوش که به آغوش خدا پناه اورده است!  "

 

انشا الله نماز و روزه هامون قبول باشه ، عاقبتمون ختم به خیر بشه.

 

التماس دعا

 

یا حق


 

 

معلم

 

 

سال گذشت و به پای ثانیه ها افتادیم تا که شاید زودتر بگذرند و آرزو کردیم

آرزو کردیم و آرزو کردیم تا که سال دهم کابوسی آرزوی محالمان را با بی حوصلگی جامه ی عمل پوشاند

در اسفند روزها را میشمردیم تا که شاید زودتر بگذرند .

شمردیم و شمردیم تا این شماره ها به آمار عزیزان از دست رفته مبدل شد

معلم را خسته کردیم ناراحتش کردیم اما دم نزد.

دم نزد و دم نزد تا که سکوتش کلاس ها را خاموش کرد و امید را هم .

می دانی پزشکی که از تو آموخت عشق را طبابت را و امید را حال زندگی را

می آموزد‍⚕️‍⚕️

گرامیت نداشتیم آنقدر که ارزش داشتی حال مانده ایم چه کنیم بین فریادهای تشکری که در نطفه خفه شدند .

من و هم کلاسی هایم اینبار سکوت نمیکنیم و با صدایی به ژرفای امید و به رنگ عشق و با نوای زندگی فریاد میزنیم

دانای عشق،زندگی ات به پهنای یک لبخند شیرین باد.

 

تنها مدالی که ارزش نشستن بر گردن تو را دارد عشق است ❤️

 

تقدیم با عشق

 

 

پ.ن :  تشکر فراوان از دوست گلم خانم " زهرا سهیلی نیا " بابت این تبریک زیبا


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها